...

از آغازآمده بودم تا سلامی دوباره تقدیم به بهترین دوستنمایم لحظه ای مات در نوشته های او ماندم وبی اختیار شروع به نوشتن نمودم او را بی نظیر ترین عاشق می بینمکه خود را فدای عشق نمود او علاقه را در خود نهان کرد تا روزگار شیرینی را برای معشوق به یادگار بگذارد من او را تحسین می کنم گذشتش بی شائبه است او نهایت خوبیست که دنیایش را همواره با تلاطم عشق پشت سر می گذارد هر روزش رابه یاد دیروز و حتی امروزش را به یاد عشق دیروز.او تنهاترین عاشق به خداست کهنهایت را تمام نموده با یاد و ذکر او تحولی دوباره در قلب پاکش رخ می دهد که او فردایش را بهتر از عشق دیروز آغازخواهد نمود به او امیدوارم چون او نهایت خوبی و انسانیت را در خود خلاصه نموده است به او تبریک می گویم و امیدوارم همیشه در همه ی مراحل سربلند و موفق باشد............ هر روز سلامت به خدا و شکر او دیدنیست..................................
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , ,

حمـــــاقـــــت

حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد! حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ! خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود! برمیگردم چـون دلـتنـگـت مــی شــوم!!!
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : ,

حمـــــاقـــــت

حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد! حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ! خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود! برمیگردم چـون دلـتنـگـت مــی شــوم!!!
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : ,

روز بارانی....مطلب ارسالی ازدختر پاییز

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟.... غافلگیر شدیم...چتر نداشتیم...خندیدیم..

دویدیم... و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم....

دومین روز بارانی چطور؟....پیش بینی اش را کرده بودی...چتر آورده بودی...

و من غافلگیر شدم..!!! سعی می کردی من خیس نشوم.. و شانه سمت

چپ تو کاملا خیس بود.. و سومین روز چطور؟؟....

گفتی سرت درد می کند.. و حوصله نداری سرما بخوری....

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد...

و     و     و     و.......

چند روز پیش چطور؟؟؟  به خاطر داری؟؟؟

که با یک چتر اضافه آمدی... و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی

چشممان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم..

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم....

                                           تنها برو.........

                                              <<دکتر شریعتی>>


می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , ,

روز بارانی....مطلب ارسالی ازدختر پاییز

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟.... غافلگیر شدیم...چتر نداشتیم...خندیدیم..

دویدیم... و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم....

دومین روز بارانی چطور؟....پیش بینی اش را کرده بودی...چتر آورده بودی...

و من غافلگیر شدم..!!! سعی می کردی من خیس نشوم.. و شانه سمت

چپ تو کاملا خیس بود.. و سومین روز چطور؟؟....

گفتی سرت درد می کند.. و حوصله نداری سرما بخوری....

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد...

و و و و.......

چند روز پیش چطور؟؟؟ به خاطر داری؟؟؟

که با یک چتر اضافه آمدی... و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی

چشممان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم..

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم....

تنها برو.........

<<دکتر شریعتی>>


می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , ,