روزی بیل گیتس به رستورانی میره و بعداز تموم شدن غذاش 2 دلار به گارسون پاداش می دهد. گارسون تعجیب میکنه و میگه جناب بیل گیتس
می پسندم0نمی پسندم 0دانلود / توضیحات بیشتر
روزی بیل گیتس به رستورانی میره و بعداز تموم شدن غذاش 2 دلار به گارسون پاداش می دهد. گارسون تعجیب میکنه و میگه جناب بیل گیتس
می پسندم0نمی پسندم 0دانلود / توضیحات بیشتر
ياد گرفته بودم ديگران را دوست داشته باشم به من ياد داده بودند به ديگران عشق بورزم و در كارها ياريشان دهم اموختم اميد داشته باشم اميد به زندگي و به اينده...بزرگ شدم حقايقي نيز بود كه نياموخته بودم ديگران را دوست داشتم در همه ي مواقع اما دوستم داشتند فقط واقع احتياج در كارها ياريشان دادم اما در مواقعي كه نيازشان داشتم تنهايم گذاشتند صداقت و يكرنگي را به ان ها هديه كردم اما دروغ و دورنگي را به من هديه كردند.
می پسندم0نمی پسندم 0
ياد گرفته بودم ديگران را دوست داشته باشم به من ياد داده بودند به ديگران عشق بورزم و در كارها ياريشان دهم اموختم اميد داشته باشم اميد به زندگي و به اينده...بزرگ شدم حقايقي نيز بود كه نياموخته بودم ديگران را دوست داشتم در همه ي مواقع اما دوستم داشتند فقط واقع احتياج در كارها ياريشان دادم اما در مواقعي كه نيازشان داشتم تنهايم گذاشتند صداقت و يكرنگي را به ان ها هديه كردم اما دروغ و دورنگي را به من هديه كردند.
می پسندم0نمی پسندم 0